باغدشت الموت 3

معرفی روستای باغدشت وجاذبه های گردشگری الموت -قزوین

باغدشت الموت 3

معرفی روستای باغدشت وجاذبه های گردشگری الموت -قزوین

با من از خاکِ وطن، از خطّه شیران بگو

با من از خاکِ وطن، از خطّه شیران بگو

اى نسیمِ نوبهارى، با من از ایران بگو.

4000 مهربانی؛ 4000عضو ، 4000هموطن از سراسر کره خاکی .

سلام وسپاس بیکران برتک تک شما مهربانان ،با هر هدف و انگیزه ایی که در این خانه مجازی گرد هم آمده اید، مقدمتان گرامی

استوار باشید همچون دماوند و پیوسته باشید همچون البرز، به گروه دوستداران الموت ،به سرزمینی که نماد پایداری و استواریست خوش آمدید. 

4000 را می بینیم! ، متوجه محبوبیت ،پیج و گروهی میشویم، محبوبیتی غیر تصنعی،حقیقی حتی فراتر از فضای مجازی!

امروز در اغلب روستاها نام  گروه دوستداران الموت آشناست، خانه مجازی که پیر و جوان... همه به عشق الموت گرد هم جمع شده ایم.  این خانه محبوب همه ماست.چرا که همه ما در حفظ و توسعه وسلامت آن نقش داریم. خانه ایی زیبا و گروهی محبوب.

این محبوبیت را مرهون  همه اعضا محترم آن هستیم اعضای که از روز اول تا به امروز مهرشان را از گروه دریغ نکرده اند... مرهون همه هموطنان بزرگوارمان،همولایتیهای خونگرمان، از هر سن و هر گروهی ،از قشرهای مختلف هستیم.

...آری !، به 4000 می نگرم و کمی به عقب برمیگردم ، به روزی که پی این ساختمان مجازی ریخته شد پی که مصالحش عشق و محبت است ، مصالحش ادب و احترام است،مصالحش  ؛عشق ، محبت، شعور، شرف، انسانیت، جوانمردی، ادب، ایمان ، است، و هدفش هم پیوند دوستی و مودت بین همه اعضا محترم ،هموطنان بزرگوار و الموتیهای عزیز می باشد

اگر موفقیقتی در این فضای مجازی و خارج از آن  حاصل گردیده به همت و حمایت همه اعضا محترم خصوصا" اعضا فعال آن بوده، و اگر قصور و کوتاهی هم هست ، از ماست! ،بضاعتمان بیشتر از این نبوده!

امیدوارم همه اعضا محترم  در حفظ و حراست از این خانه و اصول آن بکوشیم و تلاش کنیم در خارج از این فضا نیز برای الموت ،سرزمین مادری گامهای عملی بیشتری برداریم. ان شا الله

این خانة‌ امید من، این خاکِ پرگهر

هرگز گمان مدار که‌ در قلب کوچکم،

تنها نشان، ز شوکتِ این یادگارهاست

تا دل درونِ سینه به مهرِ تو می‌تپد،

ای بس امیدِ تازه به فصلِ بهارهاست

بنوشته بر جبینِ زمان، با غرور و عشق،

تا جاودان به تارکِ تو افتخارهاست.

ای سرزمین من

ای سرزمینِ من، هرجا که می‌روم،

مهرِ تو در غبارِ سپیدِ ستاره‌ها،

در بی‌کرانِ سرخِ افق‌های دوردست،

یا بر ستیغِ شامخِ آن قله‌های سخت،

می‌خوانَدَم به خویش...

 

                                              با سپاس؛ شمس الدین رجبی

نظرات 1 + ارسال نظر
فاطمه یکشنبه 30 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 07:02 ب.ظ

با سپاس اززحمات شما.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد