با من از خاکِ وطن، از خطّه شیران بگو
اى نسیمِ نوبهارى، با من از ایران بگو.
4000 مهربانی؛ 4000عضو ، 4000هموطن از سراسر کره خاکی .
سلام وسپاس بیکران برتک تک شما مهربانان ،با هر هدف و انگیزه ایی که در این خانه مجازی گرد هم آمده اید، مقدمتان گرامی
استوار باشید همچون دماوند و پیوسته باشید همچون البرز، به گروه دوستداران الموت ،به سرزمینی که نماد پایداری و استواریست خوش آمدید.
4000 را می بینیم! ، متوجه محبوبیت ،پیج و گروهی میشویم، محبوبیتی غیر تصنعی،حقیقی حتی فراتر از فضای مجازی!
امروز در اغلب روستاها نام گروه دوستداران الموت آشناست، خانه مجازی که پیر و جوان... همه به عشق الموت گرد هم جمع شده ایم. این خانه محبوب همه ماست.چرا که همه ما در حفظ و توسعه وسلامت آن نقش داریم. خانه ایی زیبا و گروهی محبوب.
این محبوبیت را مرهون همه اعضا محترم آن هستیم اعضای که از روز اول تا به امروز مهرشان را از گروه دریغ نکرده اند... مرهون همه هموطنان بزرگوارمان،همولایتیهای خونگرمان، از هر سن و هر گروهی ،از قشرهای مختلف هستیم.
...آری !، به 4000 می نگرم و کمی به عقب برمیگردم ، به روزی که پی این ساختمان مجازی ریخته شد پی که مصالحش عشق و محبت است ، مصالحش ادب و احترام است،مصالحش ؛عشق ، محبت، شعور، شرف، انسانیت، جوانمردی، ادب، ایمان ، است، و هدفش هم پیوند دوستی و مودت بین همه اعضا محترم ،هموطنان بزرگوار و الموتیهای عزیز می باشد
اگر موفقیقتی در این فضای مجازی و خارج از آن حاصل گردیده به همت و حمایت همه اعضا محترم خصوصا" اعضا فعال آن بوده، و اگر قصور و کوتاهی هم هست ، از ماست! ،بضاعتمان بیشتر از این نبوده!
امیدوارم همه اعضا محترم در حفظ و حراست از این خانه و اصول آن بکوشیم و تلاش کنیم در خارج از این فضا نیز برای الموت ،سرزمین مادری گامهای عملی بیشتری برداریم. ان شا الله
این خانة امید من، این خاکِ پرگهر
هرگز گمان مدار که در قلب کوچکم،
تنها نشان، ز شوکتِ این یادگارهاست
تا دل درونِ سینه به مهرِ تو میتپد،
ای بس امیدِ تازه به فصلِ بهارهاست
بنوشته بر جبینِ زمان، با غرور و عشق،
تا جاودان به تارکِ تو افتخارهاست.
ای سرزمین من
ای سرزمینِ من، هرجا که میروم،
مهرِ تو در غبارِ سپیدِ ستارهها،
در بیکرانِ سرخِ افقهای دوردست،
یا بر ستیغِ شامخِ آن قلههای سخت،
میخوانَدَم به خویش...
با سپاس؛ شمس الدین رجبی
حسد یکی از ریشه های دورویی
حسد یکی از ریشه های دورویی است که باعث می شود ارتباطات به شکل مفید و مؤثری صورت نپذیرد. وقتی ظاهر و باطن افراد با یکدیگر همخوانی نداشته باشد و هر کدام به شیوه خودشان عمل کنند، دورویی به وجود می آید. بعبارتی، وقتی نردبان اعتماد خود را بر دیوار دورویی و بی اعتمادی تکیه می زنید، به زودی فرو خواهید ریخت. و مرمت این اعتماد از دست رفته کار دشواری خواهد شد...
افراد منافق هرچقدر هم که زیرک باشند اما علائم زیر را از خود بروز می دهند!!!:
حرف حقی را می گویند، اما بر خلاف آن عمل می کنند،
در حرف هایشان سوگند دروغ یاد می کنند،خودشان را بالاتر از افراد دیگر می دانند،دیگران را به تمسخر می گیرند...
جالب است که دو چشم دارند!! ولی با یک، چشم به دیگران می نگرند!! و جالب تر اینکه ، انسانها یک چهره دارند اما دورویی،می کنند...
اینگونه آدم هامعتقدند : هدف، وسیله را توجیه می کند و برای رسیدن به هدف می توان از هر ابزار و وسیله ای استفاده کرد، که این نوع رفتار مخصوص افراد دورو و منافق است...و متاسفانه ما امروز با این افراد هنوز سرو کار داریم.
یاد گرفتم که :
1. با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند.
2. با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه می کند.
3. از حسود دوری کنم چون حتی اگر دنیا را هم به او تقدیم کنم باز هم از من بیزار خواهد بود.
4. تنهایی را به بودن در جمعی که به آن تعلق ندارم ترجیح دهم.
آری ،کوچکترین قدم بهتر از بزرگترین تصمیم است.ملاک حق و باطل فاصله بین زبان تو تا چشم تو
است،پس به شنیده هایت زیاد اعتماد نکن.دعا نکنیم که بارهایمان سبک شوند.دعا کنیم شانه
هایمان قوی تر گردند.
گاﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺒﺨﺸﯿـــﺪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼﻭ ﻧﻔﻬﻤـ ــﯿﺪ ،
ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺑﺨﺸﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ ...ﮔﺎﻫﯽ ﻧﺒــــ ـــﺎﯾﺪ ﺻﺒﺮ ﮐﺮﺩ ... ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ،ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﻧﺪﯼ ﺭﻓﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯼ ...ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮ ﺳﺮ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ،ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺗﺎ ﺁﻧﺮﺍ ﮐﻢ ﺍﻫﻤﯿﺖﻧﺪﺍﻧﻨــــــﺪ ...گاﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑــﺪ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻓﺮﻕِ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺪ ...،ﻭﮔﺎﻫﯽ .... ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺬﮐﺮ ﺷﺪ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ...ﯾﮑﺠﺎ ﺩﺭﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽ ﺭﻭﻧﺪ...,,،ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻓﺮﯾﺎﺩ ، ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ،ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺻﺒﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻣﯽ ﺭﻭﻧﺪ !..
و سر انجام ؛
تا سخن نگفته ای،سخن اسیر توست اما وقتی سخن را گفتی،تو اسیر سخنی...
سال نومبارک
نوروزتان پیروز باد، هر روزتان نوروز باد
پروردگارا در آستانه سال جدید همه رفتگان را بیامرز و روحشان را قرین رحمت کن، عزیزان و زندگان مارا سلامت و خوشبختی عطا کن و همه بیماران را شفا و سلامت عطا بفرما، کودکان بی بضاعت و مردم فقیر را دریاب!
خدایا دل در گرو تو داریم و ایمان به حضور جاویدت ! که عشق را از برای انسان تحفه سبزی نهادی که شب در آرزوی آن روز کند و روز به تمنای آن شب ! دلهایمان را به نور دانش روشن گردان ! که عظیم ترین مردمان خردمندترین آنانند . چنان که نیاکان ما اینچنین بودند و ما میراث خوار آنانیم.
پروردگارا در این سال جدید دلهای ما را به هم نزدیک کن, کینه و نفاق و نفرت و خرافات رو از ما دور کن! دشمنان این خاک و سرزمین را خوار و ذلیل کن، عزت وسربلندی ملت ایران راهمچون نیاکانمان افزون فرما و به مردم ما همت, غیرت, جسارت, شهامت, ایستادگی و مقاومت در مقابل اهریمنان عطا بفرما،کشور و ملت شریف مارا در سایه خودت نگهبان و نگهدار باش.
خدایا تورا شکر میگوییم ،برای تمام نعمات، لبخندهای محبت بار ، دستان یاری رسان ، برای همه آن عشق و محبت و چیزهای شگفت انگیزی که برای راحتی و آسایش ما خلق کرده ای ، بارلها دلهای ما را از هر پلیدی پاک کن و نور الهی خود را نصیبمان گردان تا به همنوعان خود از هر کیشی عشق بورزیم. چرا که ما همه انسانیم و مخلوق خودت! آمین .آغاز سال 93 برهمه شما دوستان وبزرگواران پیج دوستداران الموت مبارکباد.
سال نو آمد، سپاس ! ای جاودان
جـــان ما آسوده دار و شـــــادمان
هم خـِرَد افزای و هم مهر و توان
روز نــــو، امـّــید نو بر دل نشـــان
گشت گرداگرد مهر تابناک ایران زمین
روز نو آمد و شد شادی برون زندر کمین
ای تو یزدان ای تو گردانندهی مهر و سپر
بر ترینش کن برایمان این زمان و این زمین
پلی از جنس طلا
عجب موجود عجیبی است این انسان.برای ادامه راه در مسیرش با زحمت فراوان و صرف هزینه ای گزاف پل می سازد، اما همین که از پل گذشت، همه آن زحمات، خدمات و هزینه ها را فراموش می کند و پل را پشت سرش خراب می کند، بدون اینکه حتی برای یک لحظه فکر کند که راهی که رفته شاید بیراهه باشد، آنوقت است که دیگر فرصت برگشت را ندارد و این نهایت جهل وخسران یک انسان است. پلی که انسانی را به انسانهای دیگر می رساند لایق تخریب نیست. بعضی از این پلها حقیقی هستند که پس سالها دو باره بازسازی می شوند و به عنوان میراث برای نسلهای بعدی می مانند. اما پلهای مجازی هم وجود دارد که در واقع در ساختنش از گچ ، ملات ، سنگ و آجر استفاده نشده است، بلکه از مصالحی همانند محبت، شعور، شرف، انسانیت، جوانمردی، ادب، ایمان و.... ساخته شده اند که انسانها را به هم ربط داده و پیوند بین آنها را شکل می دهند. تا زمانی که مهر و محبت بین آدمها وجود داشته باشد و تا زمانی که انسانها به هم احترام بگذارند این پل در جای خود برقرار است و نیازی به بازسازی ندارد. اما اگر خدای نکرده تیشه بدزبانی و بی اعتمادی به دست انسانها بیافتد آنوقت است که بنای ساختمان این پل از ریشه ویران می گردد و دیگر قابل ساخت دوباره یا بازسازی نمی باشد.
در اخلاقمان، در رفتارمان و در گفتارمان بیشتر بیاندیشیم و دقت کنیم تا از دست هم رنجیده نشویم. با ادب باشیم، به حریم خصوصی افراد احترام بگذاریم، مزاحم استراحت و خلوت افراد نشویم و کاری کنیم که این پل طلایی رنگ و از جنس طلا بدون بازسازی و به شکل اصلی خود برای آیندگان به ارث گذاشته شود. مطالعه دراخلاق و ادب بزرگان و عالمان ما در گذشته نظیر خیام، سعدی، مولانا، سنایی، میرفندرسکی، حلاج، غزالی و ..... نشان از احیای این نوع پل های زرین در بین مردمان گذشته و نیاکان ما است که با آثار و گفتارشان برای نسل ما و نسل آینده تا ابد به یادگار می ماند.
پس آگاه باشیم که کلنگ انزجار و ناجوانمردی را با مسموم کردن اخلاقمان به دست هم ندهیم تا بر پیکر این راه ارتباطی زیبا و لطیف ضربات سهمگین وارد نکنیم که قابل بازسازی نیست. اگر تخریب شود به کلی نابود می شود. الموتی
پل محبت ودوستی قابل تخریب نیست! (پاسخی به مقاله : پلی از جنس طلا !)
افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است
هر جا میشی هرمقامی که میرسی.....هواسِتْ بُو اَلموتی گَبّ یادتِ نُشُو